هدایت و شقاوت
خداوند در قرآن می فرماید ای پیامبر: اینطور نیست که تو هرکس را بخواهی ، می توانی هدایت کنی بلکه تو تنها دعوت کننده هستی…. (سوره قصص/56)
در امر به معروف و نهی از منکر هم همین گونه است ما موظف به امر دعوت هستیم ولی هدایت و عدم هدایت دیگران را فقط خدا می داند.
دو نکته در این کلام خدا را بیان می کنیم ،اول اینکه انسان دارای اختیار است و جبری در کار نیست که به اجبار هدایت و یا عدم هدایت باشد. دوم اینکه انسان به واسطه این اختیار است که شرایط درونی و بیرونی را برای هدایت و عدم آن مهیا می کند اگر انسان همیشه متوجه خدا باشد و در امور زندگی آنچه از آموزه های دین خود و اخلاق آموخته را رعایت کند یعنی در حد آموخته ها و دانسته های خود تقوا پیشه کند حتما همین امر راه هدایت را برای او بیشتر باز می کند چرا؟چون در او به واسطه همین اعمال نوری نسبی از تقوا و عمل خیر ایجاد شده است. برای مثال همه ما انسان ها می دانیم که در برابر پدر و مادر باید با احترام و تواضع بود ویا اطاعت امر آنها را داشته باشیم و یا عدم آزار رساندن به موجودات اعم از انسان و غیر انسان که شامل گیاه و حیوان نیز می شود.که در علوم دینی به آن حسن و قبح عقلی گویند و هر عقلی و صاحب عقلی می داند که خوبی کردن نیک است و بدی کردن ناشایست می باشد.فلذا محدود به دایره دین مبین اسلام نیست بلکه تمام بشریت با هر دین و مسلکی را شامل می شود و رعایت همین امور اخلاقی راه گشای هدایت های بیشتر و خاص تر از جانب خدا خواهد بود که این امر نیز در طول اولا اراده الهی و ثانیا به اراده و اختیار خود انسان است.
رمضانی