برنامه های راهبردی دشمن در نسل کشی به شیوه نرم
برنامه های راهبردی دشمن در نسل کشی به شیوه نرم
نظام بین المللی سلطه که در رأس آن یهود و صهیونیسم قرار دارد، همواره برای اجرا نمودن اهداف خود شیوه هائی را به کار می برد که به مهمترین آن در ادامه پرداخته می شود:
1-تبلیغات از طریق رسانه
در قرآن کریم شیوه های مختلف تبلیغی پیرامون ازدیاد نسل و یا فرزند آوری به صورتهای مختلف و گاه حکایت زندگی پیامبران وجود دارد. این نوع بیان در آیات قرآن، می رساند که تولد هر فرزند می تواند باعث افزایش عشق و محبت میان زوجین شده و تاثیرا ت مثبت و سازنده ای را در زندگی آنان ایجاد نماید. قرآن کریم به موارد فراوانی از دعای پیامبران به درگاه خداوند برای طلب فرزند اشاره نموده است، مانند تقاضای فرزند از سوی حضرت زکریا علیه السلام به محضر حق تعالی (انبیاء،89)؛ چرا که که فزونی جمعیت مسلمانان را یک معیار مهم هم در دنیا و هم در آخرت قرار داده است.
در عصر حاضر نیز، یهود با بدست گرفتن رسانه های جمعی کشورها از همین طریق نقشه های خود را برای هر برنامه ای که پایه ریزی کرده اند استفاده می کند کما اینکه از همین طریق کار کنترل رشد جمعیت در جهان را بطور مستقیم و غیر مستقیم بدست گرفته است.اکثر قریب به اتفاق منابع مشهور و معتبر خبری دنیا به هر عنوان و با نام هر کشوری که پخش میشود تحت نظر و ذره بین یهودیان قرار دارند. دولت آمریکا که بیشترین قدرت تبلیغاتی را به خود اختصاص داده است، توسط یهودیان اداره میشود.( جدید بناب،1386،ص348)
2-تغییر نگرش زنان
آیات قرآن در موارد متعددی به نقش زنان و تأثیر مثبت(حضرت مریم و حضرت آسیه) و یا منفی آنان (زنان حضرت نوح و حضرت لوط) اشاره نموده و اینکه زنان می توانند نقشی مهم و موثر در پیشبرد اهداف در جامعه داشته باشند؛ همچنانکه که در قصه ملکه سبا این واقعیت بیش از پیش مشهود می باشد.(نمل،44-20)
یکی از برنامه های استعمار و صهیونیست بر کنترل رشدجمعیت تغییر نگرش زنان و دختران درباره بدن و زیبایى خود می باشد. در چند دهه اخیر با گسترش فعالیت جریان هاى فمینیستى در مغرب زمین و به موازات آن، تولید انبوه فیلم ها و سریال ها، انتشار گسترده مجلات مد و زیبایى، و گسترش تبلیغات بازرگانى رسانه ها، الگوى تازه اى از زیبایى و جذابیت، ابتدا در کشورهاى غربى و به تدریج در سراسر جهان مطرح شده است که نماد بارز آن عروسک “باربى” است.
ویژگى هاى قراردادى زیبایى زنان در فرهنگ غربى، در طول تاریخ با تغییرات زیادى مواجه بوده است؛ مثلاً اگرچه جذابیت هاى زنانه در دوره اى با داشتن اندام هایى چاق سنجیده مى شد، اما ایده آل هاى کنونى فرهنگ ما، هم اینک زنانى با اندامى باریک و ترکه اى را مى پسندد. در این سال ها، با محبوب تر شدن ایده ترکه اى و لاغر بودن، نارضایتى زنان از اندام هایشان و بى نظمى آنان در برنامه صرف غذا، با روندى افزایشى روبه رو شده است (لاوین و واگنر، ۱۳۸۷،ص87).
تبلیغات گسترده براى معرفى زنان ترکه اى و لاغراندام به عنوان الگوهاى زیبایى و جذابیت، در شرایطى صورت مى گیرد که بسیارى از کارشناسان، دست یافتن به این الگوها را براى بسیارى از زنان غیرممکن مى دانند. روبین برگر نویسنده آمریکایى، در این باره مى نویسد: “شاید آزاردهنده ترین حقیقت این باشد که تصاویر زنان زیبا در رسانه، براى همه زنان بجز شمار بسیار اندکى ازایشان دست نایافتنى است.” (برگر،۱۳۹۰،ص65).
بر اساس این الگوى تازه، بسیارى از زنان و دختران در پى این برآمده اند که به هر قیمت، اندامى کشیده و استخوانى به سبک عروسک باربى داشته باشند و خود را به مدل هاى مد و زیبایى که رسانه هاى غربى تبلیغ مى کنند، نزدیک تر کنند. با ایجاد این نگرش جدید درباره بدن و زیبایى در دختران، یکى از موضوع هایى که مغایر با فرهنگ باربى شدن تلقى شد، باردارى و بچه دار شدن بود. (شفیعى سروستانى، ۱۳۹۱، ص ۱۶۹)
3-تغییر مواد غذائی جهت عقیم سازی
نیاز انسان به غذا، مهم ترین و حیاتی ترین نیاز روزمره اوست که از تولد تا مرگ وی را همراهی می کند، و حتی انبیا و اولیاء الهی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. رشـد، طـول عـمـر، تـنـدرسـتی ، آرامش اعصاب و روان ، خلق و خوی و رفتار، توانمندی و قدرت ، تکثیر نسل و تولید مثل و… همه به نوعی وامدار تغذیه سالمند. از این رو قریب به دویست و پنجاه آیه قرآنی و دهها روایت معصومین (علیهم السلام ) در مورد غذا و تغذیه وارد شده است. خداوند متعال در آیات متعددی به خوردن از طیبات و انجام عمل صالح سفارش می نماید؛ چرا که سبب بقای نسل، فرزندآوری و دیگر اهداف مترتب بر آن است.
“یا ایها الذین آمنوا کلوا من طیبات ما رزقناکم ؛ ای مومنان ، از روزی پـاکـیـزه کـه بـه شـمـا دادیم بخورید."(بقره،172)
کسانی که در مواد غذائی و کشت و کار تصرف نابه جا داشته به طوری که سبب از بین رفتن نسل گردند، به عنوان مفسد معرفی گردیده اند:
“وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ؛ (به شهادت اينكه) وقتى بر مىگردند (و يا وقتى به ولايت و رياستى مىرسند) با تمام نيرو در گستردن فساد در زمين مىكوشند و به مال و جانها دست مىاندازند با اينكه خدا فساد را دوست نمىدارد” (بقره،205)
كلمه تولى به معناى داراى ولايت و سلطنت شدن و تملك آن است، سعى به معناى عمل و هم به معناى سرعت در راه رفتن است، در نتيجه معناى آيه چنين است، كه اين منافق شديد الخصومه وقتى دستش برسد، و داراى قدرتى شود و رياستى به دست آرد، سعى مىكند فساد را در زمين بگستراند و ممكن است كلمه (تولى) به معناى اعراض از روبرو شدن، و گفتگو كردن باشد و معنا چنين باشد كه چون از نزد تو بيرون مىشود، وضعش غير آن وضعى مىشود كه در حضور تو داشت، در حضور تو دم از صلاح و اصلاح و خير مىزد، و مىگفت در اين راه سعى خواهد كرد، ولى چون بيرون مىشود در راه فساد و افساد سعى مىكند.(حویزی،1415،ج1،ص256)
” وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ” از ظاهر اين عبارت بر مىآيد كه مىخواهد جمله قبلى يعنى فساد در زمين را بيان كند، و بفرمايد فساد و افسادش به اين است كه حرث و نسل را نابود كند، و اگر نابود كردن حرث و نسل را بيان فساد قرار داده براى اين است كه قوام نوع انسانى در بقاى حياتش به غذا و توليد مثل است اگر غذا نخورد مىميرد، و اگر توليد مثل نكند نسلش قطع مىشود، و انسان در تامين غذايش به حرث يعنى زراعت نيازمند است چون غذاى او يا حيوانى است و يا نباتى، و حيوان هم در زندگى و نموش به نبات نيازمند است پس حرث كه همان نبات باشد اصل در زندگى بشر است، و بدين جهت فساد در زمين را با اهلاك حرث و نسل بيان كرد.(طیب،1386،ص57)
مباحثی چون ایمنی غذا، امنیت غذایی و دفاع غذایی به بحثهایی جدی در جامعه جهانی مطرح شده است.نظام سلطه جهانی از 60 سال پیش به اهمیت راهبردی ابزار غذا برای کنترل کشورها و ملتها توجه کرده و در راهبردهای خود آن را مطرح ساخته و برای آن فکرها و راههایی پیشنهاد کرده است. اینک دیگر مشخص شده است که غذا بعنوان سلاح موثر، حتی موثرتر از سلاح نظامی در دست نظام سلطه در حال استفاده است و واژه FOOD as a Weapon برای دانشمندان راهبردی جهان کاملا آشناست.
شعار کمبود غذای مافیای جهانی فریب و دروغی بیش نیست؛ علت، کمبود غذا نیست؛ ریشه این فاجعه، بیعدالتی در توزیع مناسب غذاست و هدف دوم نظام نژادپرست، نسلکشی و از بین بردن به قول آنها نژادهای پست و ایجاد زمینه برای فروش غذا و بذرهای تراریخته و کنترل جهان است. نیمی از برنج های مصرفی برخی کشورها ترا ریخته است.(افخمی نمین،1397،ش4،)
جنگی با استفاده از تمام مولفههای جنگ سخت و نرم و نیمه نرم. با نقشههایی که ظاهری زیبا، انسانی، صلحآمیز و مثلا با هدف خدمت به بشریت است اما درونی خطرناک و ظالمانه و تبعیضآمیز دارد. طرحهایی با اسامی چون، ایجاد نظم نوین جهانی، سند توسعه پایدار، سند 2030، پروژه کنترل جمعیت، پروژه جهانی غذا، لوایح مبارزه با پولشویی و حمایت از تروریسم، کنوانسیون های منع توسعه سلاح های کشتارجمعی، مبارزه با تروریسم، توسعه صلح و امنیت جهانی، حقوق بشر دفاع از حقوق زنان، انقلاب سبز یا توسعه محصولات تراریخته بعنوان راه حلی برای رفع گرسنگی و فقر در جهان و تامین غذای کافی برای بشر (خبرگزاری تسنیم)
4-کاهش جمعیت از طریق پزشکی و ادوات آن
همان طور که در ذیل آیه205 سوره بقره بیان گردید،کسانی که سعی در جلوگیری از زاد و ولد داشته، به تعبیر قرآن افرادی فاسدند، مراد از فساد، فساد تكوينى و آنچه در گردش زمان فاسد مىشود نيست چون پارهاى از فسادها هست كه دست كسى در آن دخالت ندارد عالم، عالم كون و فساد، و نشاه تنازع در بقا است، هيچ موجودى پديد نمىآيد، مگر بعد از آنكه موجودى ديگر تباه مىشود، و هيچ جاندارى متحقق نمىشود، مگر بعد از آنكه جاندارانى بميرند و اين كون و فساد و حيات و موت در اين موجودات طبيعى، و در اين نشاه طبيعت زنجيروار و از پشت سرهم قرار دارند، و اين مستند به خود خداى تعالى است، و حاشا بر خدا كه چيزى را كه خودش مقدر فرموده مبغوض بدارد.
به قول علامه، مراد از اين فساد، فسادهاى تشريعى است، يعنى آن فسادى كه دست بشر پديد مىآورد، آرى خداى عز و جل آنچه از دين كه تشريع كرد به منظور اصلاح اعمال بندگان بوده، تا با عمل صالح روزمره و تمرين مستمر، ملكات فاضله را در نفوس آنان پديد آورد، و اختلافشان را اصلاح كند، و در نتيجه حال انسانيت و جامعه بشريت حالى معتدل شود، در اين هنگام است كه زندگيشان هم در دنيا و هم در آخرت عين سعادت مىشود.
در آيه اول فرمود ظاهر قولش با باطن قلبش مخالف است، وقتى در زمين سعى به فساد مىكند، به نحوى نمىكند كه ظاهر آن فساد باشد، بلكه به شكلى انجام مىدهد كه ظاهرش اصلاح باشد، يعنى كلمات را از جاى خود تحريف مىكند، و حكم خدا را از آنچه كه هست تغيير مىدهد، و در تعاليم دينى دخل و تصرف مىكند، تصرفى كه منجر به فساد اخلاق و اختلاف كلمه شود، و معلوم است كه در فساد اخلاق و اختلاف كلمه مرگ دين و فناى انسانيت و فساد دنيا حتمى است.پس فسادى كه در دين و دنيا راه پيدا مىكند، از ناحيه عدهاى از افراد است كه جز خودپرستى هواى ديگرى بر سر ندارند. (طباطبایی،1364،ج2،ص76)
سازمان بهداشت جهانی،برنامه ی گسترده ی واکسیناسیون میلیون ها آفریقایی را در برابر بیماری آبله به عهده می گیرد. این واکسن آبله را به ویروس ایدز آلوده می کنند تا بتوانند برنامه ی کاهش جمعیت را که از سوی روچیلدها پشتیبانی مالی می شود،در میان جمعیت سیاه پوست فقیر که با سرعت در حال افزایش است آغاز کنند.سال 1974. در دهم دسامبر،شورای امنیت ملی آمریکا تحت ریاست هنری کیسینجر،تحقیق طبقه بندی شده ی دویست صفحه ای را تحت عنوان ” گزارش 200،تحقیق در خصوص امنیت ملی:پی آمدهای رشد جمعیت جهان برای امنیت ایالات متحده و منافع خارجی” به اتمام می رساند.این تحقیق به دروغ ادعا می کند که رشد جمعیت در به اصطلاح کشورهای کمتر توسعه یافته،تهدید بزرگی برای امنیت ایالات متحده است و طرح مخفیانه ای را برای کاهش رشد جمعیت در آن کشور از طریق کنترل موالید،جنگ وقحطی تشریح می نماید. (کارینگتن هیچکاک،1393،ص189)
بیش از یک هزار مرد همجنس گرا بی بند و بار در امور جنسی در ایالات متحده تحت برنامه ی واکسینسیون آزمایشی هپاتیت ب قرار می گیرند . موسسه ملی بهداشت و مرکز کنترل بیماری از این طرح حمایت مالی می کنند ورئیس بانک خون شهر نیویورک دکتر ولف اشموگنر یهودی لهستانی متولد سال 1919،اجرای این طرح را برعهده دارد. این واکسیناسیون به طور عمدی با سلاح میکروبی که به ویروس ایدز معروف است ،آغشته می شود و تا سال 1981 مرکز کنترل بیماری ادعا می کند که فقط 6 درصد از دریافت کنندگان واکسن هپاتیت ب به ایدز مبتلا شده اند. با این حال در سال 1984 آمار واقعی 64 درصد اعلام می شود؛رقمی که هنوز هم جای افزایش دارد؛چرا که تحقیقات کامل در این خصوص محرمانه باقی مانده است.
سال 1980رهبران اسلامی در شمال نیجریه ادعا می کنند برنامه ی ایمن سازی فلج اطفال صندوق کودکان سازمان ملل متحد(یونیسف)بخشی از توطئه ی ایالات متحده برای کاهش جمعیت این منطقه از طریق اشاعه ی ویروس ایدز و مواد شیمیایی عقیم کننده است.آفریقایی ها می گویند تست های آزمایشگاهی شان وجود مواد آلوده کننده در این واکسن را نشان می دهد. دولت ایالات متحد به منظور اثبات بی خطر بودن این واکسن،گروهی از دانشمندان،رهبران مذهبی و دیگران را به خارج اعزام می کند تا آزمایش مربوط به این واکسن را در آزمایشگاه های خارجی تصدیق نمایند. با این حال،به محض این که تست های مزبور تکمیل می شود،آنان از انتشار نتایج خودداری می کنند. (همان،ص204)
در ادامه لازم است تا به برخی از تبعات کاهش جمعیت پرداخته شود.
نویسنده:زهرا رمضانی