توحید
آنچه که یک انسان به آن نیازمند است وصل بودن به یک قدرت نامتناهی و پایان ناپذیر است ، چرا که انسان در ضعف و نیازمندی مطلق است همانند کودکی که در زندگی خود وابسته به والدین خود است از آن جهت که نیازمند یاری و حمایت والدینش است. بنابراین انسان تنها موجودی را که از خودش عظیم تر و با قدرت تر باشد و نا متناهی که همیشه و در همه اعصار با او همراه باشدو در تمام امور تکیه گاه محکم و همیشگی او باشد ندارد جز خداوند مهربان. حال اگر انسانی به آن مبدا و قدرت بی توجه باشد درجریان زندگی انسان را به سمتی سوق می دهد که در نهایت جان و نفسی که خود را غرق در آلودگی ها و گناهان نکرده است، در تمام امور زندگی خود متوجه یک نیروی ماورایی می شود و دست غیبی که در زمان هایی که از همه آدمها ناامید شده است اوست که صدایش را می شنود و امور زندگیش را کفایت می کند.
خداوند انسان ها را به سمت و سویی سوق می دهد که به آن مقام توحیدی برسد که هیچ قدرتی و هیچ کسی جز خداوند مرکز خیر و امید و اتکال نیست. و باید بداند که انسان باید در درون و بیرون معترف به توحید باشد و به توحید برسد با ایمان قلبی و نیز در اعمال و رفتار خود به آن دست یابد.